راهنمای سفری متفاوت به اصفهان
اصفهان، نصف جهان، برای مردم نامی آشناست. اما با ثبت مسجد جامع اصفهان در فهرست میراث جهانی که به تازگی روی داد، لازم است سفری متفاوت به این شهر داشته باشیم که با وجود مجموعه میدان امام و باغ چهلستون 3 اثر میراث جهانی را در خود جای داده است.
اصفهان به واسطه تاریخ کهن و آثار باستانی بیشمار، از شهرهای معروف جهان است و به گفته آندره مالرو فقط با دو شهر پکن و فلورانس قابل مقایسه است. بهترین نمونههای بجا مانده از سبکهای گوناگون معماری را میتوان در اصفهان دید. همچنین در آثار تاریخی این شهر میتوان انواع گنبدسازی، کاشیکاری، گچبری، مقرنسکاری، منبتکاری و خوشنویسی را در بهترین شکل آن مشاهد کرد.
قسمت اعظم آثار این شهر به زمان پس از اسلام بهویژه دو دوره سلجوقی و صفوی تعلق دارد که آثاری نفیس در میان مساجد، کاروانسراها، میادین و پلها و خیابانها از آن دورهها به جای مانده است.
راهنمای سفری متفاوت به اصفهان
در رابطه با نام این شهر، اکثر پژوهشگران بر این باورند که چون این ناحیه در پیش از اسلام، بهویژه دوران ساسانیان، مرکز گرد آمدن سپاه بوده، آنجا را «اسپهبان» میگفتند که بعدها به شکل عربی اصفهان درآمده است.
اصفهان با 10 شهر فرایبورگ در آلمان، کوآلالامپور در مالزی، ایروان در ارمنستان، فلورانس در ایتالیا، شیان در چین، سنت پترزبورگ در روسیه، هاوانا در کوبا، یاش در رومانی، شهر کویت و بارسلون در اسپانیا خواهرخوانده است.
از دورههای تاریخی مختلف که بگذریم، طغرلبیک، بانی سلسله سلجوقی، علیرغم نفرت مردم از خود علاقه خاصی به اصفهان داشت و آن را پایتخت خود قرار داد. توسعه و نوسازیهای وی در زمان آلبارسلان و با هدایتهای خواجه نظامالملک نیز ادامه یافت. در زمان ملکشاه بود که فضای سبزی به نام باغ نقش جهان در مرکز اصفهان احداث شد.
اواخر دوره صفوی، دوره ناخوشایندی برای اصفهان بود که با حمله محمود افغان به نهایت رسید. پس از رفع این فتنه، تا حدی آرامش در کشور برقرار شد و چندی بعد نادرشاه رسماً دولت افشار را بنیان نهاد و مشهد را پایتخت قرار داد. در دوره زند نیز پایتخت به شیراز منتقل شد و پس از آن تهران پایتخت انتخابی پادشاهان واقع شد و به این ترتیب دیگر اصفهان از جایگاه ویژهای برخوردار نبود
با پایان حکومت سلجوقی، اصفهان وارد دوره رکود در دوره خوارزمشاهی و مغول شد. این دوره تدام یافت تا آن که سلسله صفوی آغاز شد اما حدود صد سال پس از آن، با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان، دوره طلایی آغاز شد. در این زمان، شیفتگی شاه عباس به سرزمینهای آن سوی آب زمینهی رفت و آمد جهانگردان اروپایی به اصفهان را نیز مهیا کرد.
شاه عباس که قصد داشت پایتختی باشکوه و قابل مقایسه با شهرهای افسانهای بسازد، با کمک مشاور اعظم خود، شیخ بهایی به این کار پرداخت. اصفهان به برکت اقدامات عمرانی و فرهنگی، خیلی سریع از وضعیت یک ولایتنشین به پایتخت امپراتوری شیعه تبدیل شده و مهاجرت از اطراف و اکناف، رشد جمعیت این شهر را به دنبال داشت. از جمله کسانی که به اصفهان مهاجرت کرده و یا مجبور به این کار شدند، میتوان به هنرمندان و صنعتکاران چیرهدست اشاره کرد.
اواخر دوره صفوی، دوره ناخوشایندی برای اصفهان بود که با حمله محمود افغان به نهایت رسید. پس از رفع این فتنه، تا حدی آرامش در کشور برقرار شد و چندی بعد نادرشاه رسماً دولت افشار را بنیان نهاد و مشهد را پایتخت قرار داد. در دوره زند نیز پایتخت به شیراز منتقل شد و پس از آن تهران پایتخت انتخابی پادشاهان واقع شد و به این ترتیب دیگر اصفهان از جایگاه ویژهای برخوردار نبود. اوج این شرایط را میتوان در دوره ظلالسلطان، دردانه ناصرالدین شاه در اصفهان دید.
Comments
Post a Comment