سیر تا پیاز معرفی شهر اصفهان
درآمدی بر شهر اصفهان
اصفهان، شهری غرق در تاریخ و هنر است که در مرکز فلات ایران تصاویری تماشایی را به دیدگان مردم هدیه می دهد. در کوچه ها و خیابان هایش عشق به هنر موج می زند. از سر و صدای بازار مسگران که حرف دلشان را بر جسمی بی جان نقش می کنند تا قدم به قدم پل هایش حکایت از ذوق ایرانی دارد. شهری که حیاتش را مدیون جوش و خروش زاینده رود است. حتی در زمانی که آبی از میانه ی شهر نمی گذرد عشق در آن جریان می یابد. خسته نمی شوی از تماشای تکه تکه ی این نصف جهانی که در سرزمینمان جای دارد.
دیدنی های بیشمار این شهر ما را بر آن داشت تا به آن سری بزنیم و به عنوان یکی از گردشگر پذیرترین شهرهای ایران آن را به شما معرفی کنیم. هر آنچه که در سفر به این شهر را لازم است بدانید برای شما بیان می کنیم تا اوقات خوشی را در اصفهان تجربه کنید. این بار به ارائه ی اطلاعاتی کلی درباره ی اصفهان می پردازیم و در مطالب بعدی به صورت مفصل به معرفی جاذبه ها، غذاها، سوغات و صنایع دستی و تفریحاتی که در این شهر انتظار شما را می کشند خواهیم پرداخت.
اطلاعات جغرافیایی شهر اصفهان
اصفهان در ۴۳۵ کیلومتری جنوب پایتخت ایران و در طول جغرافیایی ۵۱ درجه و ۳۹دقیقه و ۴۰ ثانیه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۲ درجه و ۳۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه شمالی قرار دارد. بنای این شهر بر روی دشتی نسبتا هموار با شیبی در حدود ۲ درصد و به طرف شمال شرقی ایجاد گردیده است.اصفهان به ۱۴ منطقه شهری تقسیم می شود و مرز های آن از غرب به سمت خمینی شهر و نجف آباد، از جنوب کوه صفه و سپاهان شهر، از سمت شمال به شاهین شهر و از شرق نیز به دشت سگزی منتهی می گردد. مناطق کویری از شمال و شرق آن را محاصره کرده اند و در قسمت غربی و جنوبی آن نیز سلسله کوههای زاگرس قرار گرفته است. اصفهان در ۱۵۷۰ متری از سطح دریا قرار گرفته است و وجود زاینده رود که از زردکوه بختیاری سرچشمه می گیرد، یکی از دلایل پیدایش و رونق آن می باشد.
تاریخچه شهر اصفهان
اصفهان از آن دسته شهرهایی است که در مرکز فلات ایران قرار دارد و فراز و نشیب های زیادی را تا به امروز پشت سر گذاشته است. تعداد بسیاری از کارشناسان اتفاق نظر دارند که تهمورث، سومین پادشاه از سلسله پیشدادیان این شهر را بنا نهاد. در هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران، این شهر مرکز اقوام گابیوها بوده و در تاریخ از اصفهان با نام گی یا جی در پارس علیا یا گابای یا تابای یاد شده است. در زمان هخامنشیان به دلیل قرار گیری محل تقاطع راه های عمده و اقامتگاه سلطنتی در آن به عنوان یکی از شهرهای مهم محسوب می گردد تا آنجا که استرابون جغرافی دان یونانی، از این شهر به عنوان مرکز کشور ایران نام می برد.
تاریخ دانانی همچون ابن فقیه همدانی، موسی خورنی، الاصطخری، ابن حوقل، المقدسی، یاقوت حموی، ابوالفدا و ابن خلدون این واقعه را در نوشته هایشان در مورد اسکان یهودیان در اصفهان سخن به میان می آورند و اتفاق نظر دارند که با فتح بابِل توسط کورش بزرگ و آزاد سازی یهودیان از اسارت نبوکدنصر شاه بابل تعدادی از آنها در ایران و در منطقه ای به نام دارالیهودیه ساکن شدند. این منطقه در کنار جی قرار داشت و بعدها با اتصال جی و دارالیهودیه به یک دیگر شهر اصفهان پدید آمد.
در زمان اشکانیان اصفهان به عنوان مركز و پايتخت يكی از ايالت هاي وسيع پادشاهان اشکانی در نظر گرفته شد.
یزد گرد اول پادشاه ساسانی یک پادگان نظامی در اصفهان ایجاد نمود تا آموزش و اعزام نیروهای کمکی در آن صورت گیرد. نیروهای ثابت نیز در سه مرکز نظامی در مرو، گرگان و تیسفون آموزش داده می شدند. به همین دلیل می توان گفت که نام اسپهان (به معنای جایگاه ارتش) از روزگار ساسانیان بر اصفهان نهاده شده است. کتاب های تاریخی به اسکان سواره نظام های ساسانی در سبزهزارهای پیرامون اسپهان در هنگام صلح اشاره می کنند.
اسپهان و ارمنستان همواره یکی از محل های اسکان ولیعهد ساسانیان بوده اند اما اسپهان نشیمنگاه و قلمرو نفوذ اعضای هفت خانواده بزرگ ایرانی صاحب نفوذ در پادشاهی (واسپوهران) نیز بوده است و به همین دلیل در آن زمان امتیازات خاصی برای آن در نظر گرفته می شد.
در منابعی که از تاریخ ایران در زمان ورود اسلام سخن می گویند از شهری به نام جَی در مکان فعلی محله جی و یهودیه در سه کیلومتری غرب جی نام برده شده است. منطقه ی جغرافیایی شهر نیز با نام اسپاهان یا اسپهان شناخته می شود. شهر اسپهان در سال ۲۳ هجری توسط اعراب فتح شد و مانند دیگر شهرهای ایران تا آغاز سده ی چهارم هجری زیر سلطه ی آنها قرار داشت. در زمان خلیفه منصور عباسی کارهای زیادی برای آبادانی آن صورت گرفت. وی دستور احداث کاخی بزرگ در روستای خشینان در محل احمدآباد امروزی صادر کرد سپس بارویی به دور شهر اصفهان کشید و در همین زمان خشینان به جویباره (یهودیه) متصل شد.
در سال ۳۱۹ ه.ق. مردآویج زیاری اصفهان را تصرف کرد و آن را به عنوان پایتخت در نظر گرفت. رکنالدوله دیلمی نیز در سال ۳۲۷ قمری این شهر را به عنوان پایتخت سلسله ی دیلمیان برگزید. از همین دوران سیر پیشرفت در اصفهان از سر گرفته می شود و بسیاری از اهل دانش به سوی آن می آیند.
در سال ۴۴۲ هجری قمری، طغرل سلجوقی اصفهان را با ویرانی های بسیار به دست آورد و سپس ابولفتح مظفر نیشابوری حاکم طغرل در این شهر ۵۰۰٬۰۰۰ دینار را صرف آبادانی شهر نمود و به مدت سه سال دریافت مالیات از مردم را منع کرد. توسعه ی سریع شهر باعث شد که مردم گریخته از شهر دوباره به آن باز گردند و رونق در اصفهان از سر گرفته شد. طغرل، پایتخت حکومتش را در اصفهان نهاد و این پیشرفت و گسترش تا زمان آلب ارسلان نیز ادامه پیدا کرد. اوج شکوه اصفهان را می توان در دوران ملکشاه مشاهده کرد. در همین زمان بود که خواجه نظام الملک طوسی با تدابیر بسیار شهر را به منزلت بالایی رسان به طوری که جمعیت شهر دو برابر و بناهای زیبایی در آن ساخته شد.
با روی کار آمدن خوارزمشاهیان و حمله ی مغول آسیب های فراوانی به اصفهان وارد آمد و این شهر در سال ۶۳۹ هجری قمری به دست مغولان افتاد.
در سال ۱۰۰۶ هجری قمری، پایتخت صفویه، توسط شاه عباس صفوی، از قزوین به تهران منتقل شد. دلیل این کار علاقه ی وی به طبیعت، دوری از مرزها، کاهش دادن قدرت قزلباشان، بهبود تجارت و ترس شاه عباس از پیشگویی منجمان در مورد در خطر بودن جان او در قزوین ذکر شده است. مسجدها، آب انبارها و کاروانسراها، پدید آمدن شبکههای کامل ارتباطی و آبیاری به ابتکار شیخ بهایی و تقویت زیربنای کشاورزی با بنیان نهادن شهر بازرگانی نجف آباد در چند کیلومتری غرب اصفهان برای تهیه ی آذوقه شهر از جمله اتفاقات مهم اصفهان در این دوره بود.
این اتفاقات سبب شد تا اصفهان برتری و اقتدار خود را در میان شهرهای خاورمیانه از دوره ی شاه عباس اول تا مرگ شاه عباس دوم حفظ کند. افزوده شدن محلات عباسآباد، جلفا، گبرآباد و اسپهان و ساخته شدن ۱۳۷ کاخ، ۱۶۲ مسجد، ۴۸ مدرسه، ۲۷۳ حمام و ۱۲ گورستان برتری خاصی به این شهر بخشید.
محمود افغان پس از ۶ ماه محاصره توانست سلسله ی صفویه را منقرض کند و موجب سقوط اصفهان شود.
در زمان سلطنت ناصر الدین شاه پسر وی، مسعودمیرزا ظلالسلطان حاکم ارس، کردستان، لرستان، یزد و اصفهان شد. او به دلیل علاقه به داشتن نیروی نظامی شخصی، ارتش نظامی را با لباس و اسلحه ی ارتش اتریش و آموزش از سوی معلمان نظامی آلمانی در اصفهان به راه انداخت. همین امر سبب شد تا ناصرالدین شاه از بیم خودسری های وی، او را از حکومت سایر بلاد عزل کند و تنها اصفهان را به او بسپارد. ظل السلطان در مدت سی و چهار سال سلطه بر اصفهان بیش از ۵۰ اثر و بنای تاریخی و باغ ایرانی را ویران کرد.
شهر اصفهان در دوره پهلوی به دلیل شرايط تاريخي و جغرافيايي خاص خود در کانون توجهات قرار گرفت و در راستای بازسازی اماکن تاریخی و توسعه ی صنعتی آن اقداماتی انجام شد. در شهریور ۱۳۲۰ و در جریان اشغال ایران توسط قوای متفقین (نیروهای بریتانیا و شوروی)، جنگ های محلی در اصفهان شدت گرفت و جدایی هایی را در میان مردم افکند.
در نهایت در جریان انقلاب اسلامی ایران در ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ بیشتر قسمت های شهر به اشغال مردم درآمد و شاه برای مقابله با آنها اعلام حکومت نظامی نمود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آبادانی هایی در این شهر صورت گرفت و به شکل امروزی خود درآمد. فراوانی آب و آلودگی کمتر در جنوب غربی اصفهان موجب توسعه ی این قسمت در سده های اخیر شده است.
Comments
Post a Comment